سیره رفتاری استاد برای شاگرد بسیار مهم بوده و چه بسا اگر استاد در اولین برخورد با شاگرد، جذابیت برای او ایجاد کند، شاگرد را در مسیر تعالی قرار خواهد داد.
آموزگاری شاگرد تنبلی را پند و اندرز میداد و مفاسد تنبلی را تشریح میكرد. ناگهان دید شاگرد ضمن گوش دادن با زغالی روی زمین صورت میكشد. متوجّه شد او علاقه به نقّاشی دارد؛ مطلب را با والدین شاگرد مطرح كرد. چیزی نگذشت كه در رشته نقّاشی سرآمد شد.
شخصی خدمت امام سجّاد علیه السلام رسید و عرضه داشت: یابن رسول الله! این مرد پدرم را كشته و من میخواهم او را قصاص كنم و قاتل هم به قتل اعتراف كرد. حضرت (ع) فرمود: میتوانی قصاص كنی، ولی بگو ببینم آیا این مرد تا به حال خدمتی به تو نكرده به جای قصاص دیه بگیری؟. گفت: او چند روزی به من درس داده و علوم شما اهل بیت علیهم السّلام را به من آموخته است، ولی این باعث انصراف من نمیشود.حضرت فرمود: چه میگویی! حق ارشاد بیشتر از خون ارزش دارد و او از قصاص گذشت بنا شد دیه بگیرد.اما قاتل توانایی نداشت. امام علیه السلام به قاتل فرمود: حاضری ثواب هدایت و ارشادت را به من بدهی و من صد شتر را بدهم. گفت: اوّلا، شما نیاز ندارید. ثانیا، اگر فردای قیامت مقتول جلوی مرا بگیرد باید توشهای داشته باشم.
امام علیه السلام به ولی مقتول رو كرد و فرمود: اگر از حقّت درگذری روایتی از پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلم میخوانم كه برای شما از دنیا و ما فیها بیشتر باشد. آن مرد حق خود را بخشید و حدیث مهم را شنید.
شهید مطهّری (ره) درباره استاد خود مرحوم حاج میرزا علی آقا شیرزای می گوید: بزرگ مردی كه مرا اوّلین بار با نهجالبلاغه آشنا ساخت و درك محضر او را همواره یكی از ذخایر گرانبهای خودم كه حاضر نیستم با هیچ چیز معاوضه كنم، میشمارم و شب و روزی نیست كه خاطرهاش در نظرم مجسّم نگردد، یادی نكنم و نامی نبرم. او هم فقیه بود، هم حكیم بود، هم ادیب و هم طبیب.
منبع پایگاه اطلاع رسانی ایت الله بروجردی
موفق باشی